یکى دو هفته اى آدم خواب نداره.
زمان نمیگذره و هیچى حال آدم رو خوب نمیکنه...
جسمش بى اشتهاست و روحش بى انگیزه.
تو این مدت تنها کسی که دست از سرت برنمیداره،
خودتى و فکر و خیالاتت.
بعد از چندماه،
زندگى به حالت قبل برمیگرده،
اما هنوز خبرى از رنگ و بو نیست،
دلت میخواد به روزاى قبل اون برگردى اما اون آدم سابق نیستى.
تو مقصرى،
تو همیشه خودت رو مقصر میدونى.
حالا چند سال گذشته...
و تو خیلى فرق کردى.
نه صداى خنده هاشو یادته و نه یادته که چرا انقدر اون رو دوست داشتى.
نمیتونى حدس بزنى اون کجاست
و چه شکلی شده...
تنها دلت میخواد که پیداش کنى و ازش بپرسى،
این چند سال از عمر من رو کجا،
چطور میتونى بهم برگردونى؟
khurshidejavedan...برچسب : نویسنده : ekhurshidejavedane بازدید : 18