233

ساخت وبلاگ

قرصارو یکماهی میشه نخوردم...فراموش میکنم اکثر اوقات‌ بخورم‌‌...و وقتی دوباره دردم شروع میشه یادم میاد ک ای وای نخوردم...

کتابایی ک جلو چیشام هستن رو اعصابمه..‌بعضیاشونو هنوز ی بارم نشده ک بخونمشون ولی جور نمیشه..بعضیاشونم حرصِ دوباره دارم ک بخونمشون..اونایی ک چنباری میشه خوندمشون..و اینکه نمیتونم بخونم روانمو میریزه بهم...

اینکه باباحاضر نمیشه خونه های دیگه مون رو بفروشه تا بتونیم ی خونه اینجا بخریم و از اجاره نشینی خلاص شیم تامرز جنون منو میکشونه..عصبانی میشم هرکاری میخوام بکنم یه غولِ وحشتناکی مثلِ صابخونه جلو رومه‌...

واس یاد گرفتن نجاری دنبال استادم‌‌کسی ک بهم یاد بده...هیشکی نیس..ینی هس..کسی ک بابا راضی بشه بذاره من برم پیشش شاگردی هنوز پیدا نشده..

دیشب از دستِ سرو صدای یکتا مجبور شدم پنبه بذارم تو  گوشم تا تونستم بخوابم..ولی متاسفانه با صدای جیغ وحشتناکی ک کشید از خواب بیدار شدم..خواب دیده بود..دیشب خیلی بد خوابیدم..

دلم برای شنا تنگ شده...

khurshidejavedan...
ما را در سایت khurshidejavedan دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhurshidejavedane بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 28 شهريور 1396 ساعت: 22:43